«فصل انتخاب و امتحان» سراینده: محمد امیری اردکانی |
ای خدای مهر و ماه و آسمان
| | خالقِ اندیشه و عشق و زبان
|
نی «امیری» را کنون شوقِ بیان
| | تا بگوید وصف حال اردکان
|
موی شهرم پنبهسان گشته سپید
| | چون حکایت دارد از عمری مدید
|
بسکه قدمت دارد و لوح و نشان
| | قامتش خمگشته چون رنگینکمان
|
پیر باشد لیک در تاریخمان
| | نام نیکش مانده ثبت و جاودان
|
کِی بماندی نام نیکش زان زمان
| | گر نبودی همت پیر و جوان
|
شهر ما انگیزه میخواهد ز نو
| | تا نماید کِشتهی خود را درو
|
نعره میبایست زد از نایِ جان
| | همچو شیری از کران تا بیکران
|
دوستان! این شهر را یاری کنید
| | از رشادت پردهبرداری کنید
|
باز فصل انتخاب و امتحان
| | گشته برپا از برای شهرمان
|
بارالها! کن تو ما را سرفراز
| | زین زمان و انتخابِ چارهساز
|